بم پس از پنجسال- دوازده ثانیه زمین لرزه و آنگاه ویرانی
٢٦.١٢.٢٠٠٨منبع: اشپیگل
|
بیست Ùˆ ششم دسامبر سال 2003 شهر بم در جنوب شرقی ایران دوازده ثانیه لرزید. ویرانی شهر بم تنها 12 ثانیه طول کشید Ùˆ بعد از آن دیگر بم مثل سابق نبود. تمام شهر ÙØ±Ùˆ ریخت Ùˆ چهل هزار Ù†ÙØ± کشته شدند. اما پنج سال بعد ازاین واقعه ØŒ اکنون این شهر تاریخی به آهستگی قدم در راه زندگی جدید Ùˆ سازندگی Ù…ÛŒ گذارد. راهی پر سنگلاخ، Ú©Ù‡ پیمودنش بسیار دشوار بوده Ùˆ هست.
بم بعد اززلزله:
زهرا طهماسب زاده با صدایی رسا شعر Ù…ÛŒ خواند. شعر تمام Ù…ÛŒ شود Ùˆ کودکان ساکت Ù…ÛŒ مانند. صدای Ù‚Ú˜Ù‚Ú˜ موتور اتوبوس کهنه در ÙØ¶Ø§ Ù…ÛŒ پیچد Ùˆ سپر لق شده اتوبوس روی زمین کشیده Ù…ÛŒ شود
تق، تق، تق
زهرا خیره نگاه Ù…ÛŒ کند. چشمانش از قطرات اشکی Ú©Ù‡ در آنها جمع شده Ù…ÛŒ درخشد. همه Ù…ÛŒ دانند این دختر دوازده ساله Ú†Ù‡ Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ دارد.این غم دیگران را هم در خود ÙØ±Ùˆ Ù…ÛŒ برد.
چند ثانیه بعد اتوبوس پرسرو صدا بر جاده آرام Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ Ù…ÛŒ ایستد.درهای اتوبوس به آهستگی باز Ù…ÛŒ شوند Ùˆ 50 دختر Ùˆ پسر جوان بمی، خندان Ùˆ بی خیال با دوربینهایشان، غرور آمیز از اتوبوس پیاده Ù…ÛŒ شوند. آنها قرار است از ویرانه های شهرشان عکس بگیرند Ùˆ از Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§ØªØ´Ø§Ù† بنویسند. از این نوشته ها Ùˆ عکس ها هم قرار است کتابی تهیه Ùˆ منتشر شود.
این پروژه را تعدادی از روانشناسان Ùˆ جامعه شناسان با ØÙ…ایت هلال اØÙ…ر پیش Ù…ÛŒ برند. همچنین تئاترهای عروسکی هم برای کودکان بمی Ú©Ù‡ در کمپ هازندگی Ù…ÛŒ کنند اجرا Ù…ÛŒ شود تا شاید بتوانند دوباره لبخندی بر لبان آنها بیاورد. وظیÙÙ‡ عروسکها برای خنداندن کودکان در شهری Ú©Ù‡ جز آواری از آن نمانده خیلی سنگین است. شهری Ú©Ù‡ بیست Ùˆ شش هزار زن Ùˆ مردو بچه بی خانمان شدند. دیگر کسی در بم نمانده Ú©Ù‡ ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ یکی از نزدیکانش را از دست نداده باشد.
پنج سال بعد:
از وقتی Ú©Ù‡ زهرا طهماسب زاده درا توبوس شعر Ù…ÛŒ خواند بیش از چهار سال گذشته است. .زهرا برای آن کتاب از یک" در خانه" عکس Ú¯Ø±ÙØª ."دری دست نخورده Ùˆ سالم وسط آواری از خرابه های ویران شده از زلزله". زهرا این ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø±Ø§ زیر عکس نوشته است: « وقتی دری هست باید مردمی هم باشند Ú©Ù‡ از آن برای عبور Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کنند ØŒ پس من Ù…ÛŒ توانم کمتر Ø§ØØ³Ø§Ø³ تنهایی کنم»
بسیاری از خویشاوندان زهرا زیر آوار جان خود را از دست داده اند. از زلزله بم ØØ¯ÙˆØ¯ پنج سال Ù…ÛŒ گذرد Ùˆ زهرای دوازده ساله ØØ§Ù„ا دختر جوانی شده است. مادرش با Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± از نمرات خوب او Ù…ÛŒ گوید Ùˆ او را ØªØØ³ÛŒÙ† Ù…ÛŒ کند.زهرا Ù…ÛŒ خواهد وکیل شود چون عقیده دارد برقراری عدالت مهمترین چیز است.
خانواده او با وام Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ Ú©Ù‡ از دولت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند خانه ای نیمه ویرانه ای را در بم نوسازی کرده Ùˆ در آن زندگی Ù…ÛŒ کنند. آنها یک خانه دو طبقه بزرگ ساخته اند اما چون پولشان کاÙÛŒ نبود Ú¯Ú† کاری این خانه هنوز مانده است . وامی Ú©Ù‡ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª کردند Ú©Ù… بود Ùˆ ØÙ‚وق بازنشستگی پدر هم جوابگوی تکمیل ساخت خانه ای به این بزرگی نیست. شاید پدرش باید خانه ای کوچکتر Ù…ÛŒ ساخت تا پول Ú©Ù… نیاورند. اما زهرا Ù…ÛŒ تواند پدرش را بابت اتخاذ چنین تصمیمی در Ú© کند. او Ù…ÛŒ خواسته خانه ای داشته باشند مثل سابق به همان زیبایی Ùˆ بزرگی. مثل همان خانه قدیمی Ú©Ù‡ زلزله به آن رØÙ… نکرد Ùˆ ویرانش کرد.
زهرا Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ زلزله Ú†Ù‡ ÙØ´Ø§Ø± روانی به پدرش وارد کرد Ùˆ Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ چقدرکمک به پدردشوار است، وقتی Ú©Ù‡ او در خود ودریایی از غم ÙØ±Ùˆ Ù…ÛŒ رود. ØØ§Ù„ا شهر بم در ØØ§Ù„ ساخته شدن است .
درجای جای شهر Ù…ÛŒ توان جرثقیل های ØÙ…Ù„ Ù…ØµØ§Ù„Ø Ø³Ø§Ø®ØªÙ…Ø§Ù†ÛŒ را دید Ú©Ù‡ سر به آسمان برده اند. در وسط شهر ورزشگاهی بزرگ در ØØ§Ù„ ساختمان است. باستان شناسان Ùˆ مرمت کاران آثار باستانی در ØØ§Ù„ ساخت دوباره ارگ بم هستند تا این میراث ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهانی را جانی دوباره ببخشند واØÛŒØ§ کنند. مدرسه ای هم Ú©Ù‡ زهرا Ù…ÛŒ رود تازه بنا شده است Ùˆ یک مرکز درمانی هم توسط هلال اØÙ…ر در شهر ساخته شده.
قرار است بازار شهر هم دوباره بازسازی شود. شهر قدم به قدم به ØØ§Ù„ت عادی Ùˆ روزگار گذشته Ù…ÛŒ گردد. اما برای رسیدن به این هد٠همچان راهی پر از ÙØ±Ø§Ø² ونشی Ùˆ سخت در پیش است. اما آنچه Ú©Ù‡ همیشه ماندگار خواهد بودغم از دست دادن نزدیکان Ùˆ خویشاوندان است.
گاهی زهرا به عکس های ویرانه های بم نگاه Ù…ÛŒ کند Ùˆ با خود Ùکر Ù…ÛŒ کند چطور ممکن است Ú©Ù‡ در Ø·ÛŒ دوازده ثانیه شهری زنده به ویرانه ای تبدیل شود؟ اما زهرا طهماسب زاده یاد Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ú©Ù‡ چگونه با این درد کنار بیاید Ùˆ زندگی کند .او به تازگی کتاب شعری را تالی٠کرده است Ùˆ عقیده دارد« زندگی برای کسانی زیباست Ú©Ù‡ زیبایی را جستجو کنند»
خانه طهماسب زاده ها نزدیک ساختمان هلال اØÙ…ر است .طبقه اول ساختمان هلال اØÙ…ر Ù…ØÙ„ برگزاری کلاسهای آموزش خیاطی است.
"زینت ابراهیمی" مربی 40 ساله این کلاسها بر این عقیده است Ú©Ù‡ باید بر این زخمهای پنهان Ùˆ غیر قابل لمس مردم شهر مرهمی نهاد. سرنوشت همه شرکت کنندگان در این کلاسها با ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ زلزله تغییر کرد .آنها شوهران Ùˆ یا ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† ویا پدرومادر Ùˆ خواهرآن Ùˆ برادرانشان شان را از دست داده اند. زینت ابراهیمی Ù…ÛŒ گوید یاد گیری خیاطی این امکان را به هنرجویان Ù…ÛŒ دهد تا عملا از این ØØ±ÙÙ‡ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کنند. Ùˆ ØØªÛŒ بعضی از آنها Ù…ÛŒ توانند از این طریق کاری برای خود دست Ùˆ پا کنند.
ØØ¯ÙˆØ¯ 1000 تن از مردم خواستار امکانات مختل٠اجتماعی Ùˆ توانبخشی هلال اØÙ…ر بم هستندوصلیب سرخ آلمان هزینه ساخت یک سالن ورزشی برای جوانان بم را پرداخت کرده است. در آنجا جوانا Ù† انواع رشته های ورزشی را تمرین Ù…ÛŒ کنند Ùˆ کلاسهای کامپیوتر، موسیقی Ùˆ اموزش قران هم برگزار Ù…ÛŒ شود.
.زن جوانی در کلاسهای خیاطی یک Ú¯Ù„ دوزی بسیار زیبا تهیه کرده است . Ú¯Ù„ رز قرمزی وسط تکه پارچه ای سÙید. دختر جوان با لبخندی بر این رز قرمز چشم دوخته Ùˆ به آرامی نقش Ú¯Ù„ رز را نوازش Ù…ÛŒ کند.
دو کیلو متر دورتر از بم در این روزها دسته های Ú¯Ù„ بر سر مزار کشته شدگان زلزله بم به چشم میخورند. پنجشنبه است Ùˆ مردم بم بر سر مزار عزیزانشان Ù…ÛŒ روند. تا Ù„ØØ¸Ø§ØªÛŒ زا در کنار آنها باشند Ùˆ به آنها Ùکر کنند . Ú©Ù…ÛŒ Ø¢Ù†Ø·Ø±ÙØªØ± پشت قبرستان چند تپه از آوار Ùˆ زباله های ساختمانی دیده Ù…ÛŒ شود. اینها 12 ملیون تن از بازمانده های شهر ویران شده بم است Ú©Ù‡ Ú©Ù‡ به گوشه ای در خارج از شهر منتقل شده است.
قهرمان بم
"علی ØØ§Ùظیان" بر سر مزار اقوام Ùˆ نزدیکانش ایستاده است. برای مردم بم این مرد 48 ساله یک بم قهرمان است. او یکی از مسوولان هلال اØÙ…ر بم است Ú©Ù‡ 86 Ù†ÙØ± از دوستان Ùˆ اقوامش را در زلزله از دست داده است. در میان آنها نزدیکترین Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ خانواده Ùˆ ÙØ§Ù…یل او هم بودند. اما با همه اینها بعد از زلزله ماموریت Ùˆ کار خود را در هلال اØÙ…ر برای یاری رسانی به زلزله زدگان ادامه میدهد. مردم بم هیچ وقت او را ÙØ±Ø§Ù…وش نمی کنند.
غم به گونه ای در صورت او موج می زند که دل انسان به درد می آید.
"Ù…ØÙ…د بابیکار" نماینده صلیب سرخ جهانی Ùˆ هلال اØÙ…ربه رسم Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ØŒ بر روی مزار خویشاوندان ØØ§Ùظیان دسته Ú¯Ù„ÛŒ قرار Ù…ÛŒ دهد. بابیکار اولین بار است Ú©Ù‡ به بم Ø³ÙØ± Ù…ÛŒ کند.
او وقتی ÙØ¶Ø§ÛŒ خاکستری Ùˆ غم انگیز گورستان بم را Ù…ÛŒ یبند تازه متوجه میشود Ú©Ù‡ زهرا طهماسب زاده تا Ú†Ù‡ اندازه باید با شهامت باشد Ú©Ù‡ هنوز هم بر این باور است :« زندگی زیباست تا وقتی جستجوگر زیبایی زندگی باشیم.»
ترجمه : ژاله دبیرسپهری
١٢ | خواهان 00:26:49 02.01.2009 |
زلزله بم ناشی از زوائد اتمی بوده
١١ | سلامي Notice: Undefined variable: row in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 Notice: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 06:17:55 01.01.2009 |
اندوه لبنان ما را ميكشد Ùˆ گريه كودك Ùلسطيني دل دولتمردان ما را به درد مي آورد ولي مرگ هموطنان عزيزم در بم را به علت پرداخت نكردن خمس Ùˆ زكات خرماي بم نسبت ميدهند
وطن عزيزم دوستت دارم
خدا كند روي خوش ببيني
١٠ | Sohrab 22:14:04 28.12.2008 |
٩ | ØØ³Ù† Notice: Undefined variable: row in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 Notice: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 21:11:02 27.12.2008 |
٨ | اسÙندیاری Notice: Undefined variable: row in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 Notice: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 18:13:43 27.12.2008 |
٧ | مهری بختیاری Notice: Undefined variable: row in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 Notice: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 17:06:20 27.12.2008 |
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم
هموطنان بمی، زهرا جان، جناب ØØ§Ùظیان....نمی دونم چگونه Ù…ÛŒ توانم همدردی کرد. شریک غم شما هستم. به امید روزی Ú©Ù‡ بم مثل سابق بر تارک ایران زمین بدرخشد
٦ | Notice: Undefined variable: row in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 Notice: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 14:41:10 27.12.2008 |
تعداد زیادی Ø±ÙØªÙ†Ø¯. آرزو ها داشتند. خانواده داشتند. امید داشتند. Ø±ÙØªÙ†Ø¯. Ùقط همین.
خوب Ø±ÙØªÙ† رسم این دنیاست. ولی آیا اینطور Ø±ÙØªÙ† هم رسم این دنیاست؟
زمین میلرزد، سیل می آید ولی چه کسی باعث است؟
رسم دنیا ، طبیعت؟
نه این جهل ماست. ولی آیا باید همه مهندس شوند؟ همه باید بدانند که خانه ضذ زلزله و سیل چطور ساخته شود؟
اگر چنین زلزله ای در جای در کشورمان بیاید دیگر چنین نمی شود؟
اگر ، اگر و اگر...
Ú†Ù‡ کسی پاسخگو است. باید بازهم بر Ø±ÙØªÚ¯Ø§Ù† بگرییم Ùˆ بر بازماندگان با Ø§ÙØ³ÙˆØ³ تسلیت بگوییم؟
هنوز هم نمی توانم به این عکس نگاه کنم. خدا صبرشان دهد و به ما هم یاد دهد جان انسان ارزشمند ترین موهبت است. خدا به ما یاد دهد که پاسخگو باشیم.
٥ | soraita 14:39:09 27.12.2008 |
٤ | MEHDI 08:02:56 27.12.2008 |
٣ | ابراهیمی زاده 07:31:03 27.12.2008 |
٢ | jalal 06:32:08 27.12.2008 |
اميد وارم اين ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ هيچگاه Ùˆ در هيچ كجا تكرارنشود .
١ | علیزاده Notice: Undefined variable: row in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 Notice: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/clients/client15/web41/web/templates/funcs.php on line 928 05:19:09 27.12.2008 |
چاپ کنید
برای دوستان خود بفرستید
17264